غلبه بر حملات پانیک در پنج مرحله
غلبه بر حملات پانیک در پنج مرحله
حملات پانيك،تجربه اي ناگهاني بهمراه اظطراب شديداست.اين حملات ميتواند نشانه هاي هاي فيزيكي و بدني داشته باشد؛همچون خشكي دهان ،تپش قلب شديد،احساس درد يا سوزش در تكان خوردن، عرق كردن و سرگيجه ،احساس گيجي و گم گشتگي .اين نشانه ها معمولا ده دقيقه اي هستند و پايداري انها بين پنج تا نيم ساعت است.a
پنج راهكارمفيد
:1براي خود زمان بگذاريد.
گاهي براي بيرون رفتن زمان بگذاريد.تمرينات يوگا انجام دهيد.موزيك گوش كنيد.مديتيشن كار كنيد.از ماساژ غافل نشويد.تنفس عميق با دم و بازدم خيلي ارام -تنفس شكمي-داشته باشيد.
:2برنامه روزانه اي براي سلامتي و تندرستي داشته باشيد.
از هيچ غذايي اجتناب نكنيد.وعده هاي غذايي خوب و متعادل كننده داشته باشيد.
الكل و كافيين را محدود كنيد،چراكه حملات پانيك را تشديد ميكنند.خواب كافي را فراموش نكنيد.بدن در استرس و فشار خواب و استراحت بيشتري نياز دارد.همچنين ورزش هاي روزانه و مرتب ميتواند حال خوب شماراحفظ كند.
:3با صداهاي شاد همراه باشيد.
به شوخ طبعي خوش امد بگوييد.خوب بخنديد.پذيراي نگرش هاي مثبت باشيدو انهاراجايگزين افكار منفي كنيد.
:4يادبگيريدمحركهاي شماچه هستند.
كار،خانواده،دوستان،مدرسه و..كداميك براي شما محرك هستند؟ در هنگام فشار و اظطراب انهارا يادداشت كنيد و بعد بررسي نماييد.
:5راجع به آن حرف بزنيد.
باديگران ،دوستان ،فاميل صحبت كنيد بگذاريدآنها بدانند چگونه ميتوانند به شما كمك كنند.كمك گرفتن از درمانگران و متخصصين يكي از بهترين گزينه هاست.
و كلام اخر؛
اضطراب را بپذيريد و از آن فرار نكنيد.
آنرا بيرون از خود تصور كنيد و به مشاهده آن-بطوريكه ميتوانيد به آن غلبه كنيد-بپردازيد.
طبيعي رفتار كنيد، انگار هيچ اتفاقي نيفتاده است. پانيك خيلي زود از بين ميرود.
مراحل ارام سازي را باخود تكرار كنيد.اين لحظات به ارامي خواهند گذشت.
همواره به ياد داشته باشيد كه؛
"اختلال پانیک جزو خوش خیم ترین و درمان پذیرترین مشکلات روانشناختی بوده و چنانچه با اقدامات فوق ارام نشدید در اسرع وقت با روانپزشک خود مشورت کنید."
:books:منبع:
http://cognitive-psychiatry.com/panic-attack
ادامه مطلب
درمان با نوروفیدبک برای اعتیاد به مواد مخدر: بهبود سلامت روحی و کاهش وسوسه و لغزش
نوروفیدبک برای اعتیاد به مواد مخدر: بهبود سلامت روحی و وسوسه و لغزش
چكيده: بهبود روان شناختي بيماران مبتلا به اختلالات مصرف مواد پس از درمان نوروفيدبك گزارش شده است. با این حال، نوروفیدبک به عنوان یک درمان برای وابستگی به مواد معمول پذیرفته نشده است. اين مطالعه به منظور بررسی اثربخشی اين روش درمانی برای اختلال وابستگی به مواد مخدر انجام شد. هدف خاص این بود که بررسی کنیم که آیا درمان منجر به تغییر در سلامت روان و وسوسه لغزش در افراد می شود. در این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون 20 بیمار وابسته به مواد مخدر تحت درمان با متادون یا بوپرنورفین مورد بررسی قرار گرفتند و به دو گروه تقسیم شدند. در حالی که هر دو گروه تجربی و کنترل تحت درمان معمول خود قرار گرفتند، گروه تجربی 30 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند. درمان نوروفیدبک شامل تمرین ریتم حرکتی حسی در Cz بود که به دنبال پروتکل آلفا تتا در مورد Pz بود. داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه اشتیاق هروئین قبل و بعد از درمان جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل چند متغیره کواریانس نشان داد که گروه تجربی بهبود علائم جسمانی، افسردگی و نمره کل سلامت عمومی و وقوع نتایج مثبت در تمایل به استفاده از مواد مخدر، و تسکین وسوسه و لغزش در مقایسه با گروه کنترل را به دست آورد. این مطالعه اثربخشی نوروفیدبک را به عنوان یک روش درمانی در اختلال وابستگی به مواد مخدر در مکمل داروها، تأیید می کند.
Neurofeedback Training for Opiate Addiction: Improvement of Mental Health and Craving
Abstract: Psychological improvements in patients with substance use disorders have been reported after neurofeedback treatment. However, neurofeedback has not been commonly accepted as a treatment for substance dependence. This study was carried out to examine the effectiveness of this therapeutic method for opiate dependence disorder. The specific aim was to investigate whether treatment leads to any changes in mental health and substance craving. In this experimental study with a pre-post test design, 20 opiate dependent patients undergoing Methadone or Buprenorphine maintenance treatment were examined and matched and randomized into two groups. While both experimental and control groups received their usual maintenance treatment, the experimental group received 30 sessions of neurofeedback treatment in addition. The neurofeedback treatment consisted of sensory motor rhythm training on Cz, followed by an alpha-theta protocol on Pz. Data from the general health questionnaire and a heroin craving questionnaire were collected before and after treatment. Multivariate analysis of covariance showed that the experimental group achieved improvement in somatic symptoms, depression, and total score in general mental health; and in anticipation of positive outcome, desire to use opioid, and relief from withdrawal of craving in comparison with the control group. The study supports the effectiveness of neurofeedback training as a therapeutic method in opiate dependence disorder, in supplement to pharmacotherapy.
ادامه مطلب
کاربرد تحریک الکتریکی (tES) و تحریک مغناطیسیی (TMS) مغز در درمان اعتیاد
امروزه استفاده از روشهای غیرتهاجمی تحریک امواج
مغزی به عنوان روشی جدید در درمان اختلالات روانی به صورت فزاینده ای در حال گسترش
است.حرکت اخیر ناشی از پزوهشهای بنیادی علوم عصبی بالینی است که ارتباط بین
مدارهای عصبی و رفتار مصرف مواد را نشان می دهد و طبق همین تحقیقات اخیرا سازمان
جهانی غذا و داروی آمریکا
استفاده از روشهای غیرتهاجمی تحریک امواج مغزی را در درمان اختلالات از جمله
اعتیاد مجاز و موثر دانسته است. مانند هر زمینه ای
که در حال ظهور است ، اشتیاق باید با تعقل تحریک شود. دروس آموخته شده از گذشته باید
با احتیاط در مورد روشهای درمانی آینده به کار رود در همین راستا در پژوهشی که
اخیرا توسط دکتر حامد اختیاری و همکاران در پژوهشکده تحقیقات مغز ایالات متحده
انجام گرفته است، پژوهشهای صورت گرفته در زمینه تاثیر تحریک مغناطیسی مغز; در
درمان و کنترل اعتیاد مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این تحقیق که از مرور صدها
مقاله در زمبنه تاثیر روشهای تحریک مغزی بر درمان اعتیاد گرداوری شده است استفاده
از تحریک الکتریکی(tES) و تحریک مغناطیسی (TMS) تاثیرات غیرقابل انکاری بر کاهش مصرف و همچنین کاهش ولع مصرف مواد
داشته است با اینحال به دلیل تنوع در پروتوکل های درمانی اندازه جامعه اماری مورد بررسی و تنوع
فرهنگی-قومیتی
پزوهش های مورد بررسی، جهت استفاده گسترده تر از این روش نوین
درمانی نیاز به بررسی های بیشتر در این
زمینه وجود دارد
لینک مقاله:
ادامه مطلب
تاثیر تحریک بوسیله جریان مستقیم الکتریکی (TDCS) بر تقویت حافظه رویدادی
حافظه اپیزودیک یا رویدادی شامل خاطرات گذشته اى است که در یک مکان و زمان خاص براى یک فرد روى داده است. منظور از حافظه رویدادی خاطرات ما از تجارب شخصی خودمان است نوعی فیلم ذهنی از آنچه دیده ایم یا شنیده ایم. ذهن ما اطلاعات مربوط به رویدادها و اپیزودهای از لحاظ زمانی موقت و روابط بین آنها را گرفته و ذخیره می کند. لذا خاطره یک تجربه خاص دیدن دریا، رفتن به یک رستوران خوب چینی رویدادهای اپیزودیک ـ حافظه را تشکیل می دهند. به سخن دیگر حافظه رویدادی شامل اتفاقاتی است که در زندگی ما رخ داده و به زمان و مکان خاصی وابسته اند. حافظه اپیزودیک کاملاً مستعد تغییر و از دست رفتن است اما شکل دهی بر اساس بازشناسی رویدادهایی مثلاً مردم و مکانهایی که فرد در گذشته با آن مواجه شده است نقش مهمی به عهده دارد حافظه اپیزودیک بزرگترین درجه کاهش در طی بالا رفتن سن را نشان می دهد ، فرایندی که در شرایط پاتولوژیک مانند نقص شناختی خفیف آمنیزا و بیماری آلزایمر تسریع می شود. مطالعات قبلی نشان داده اند که قشر جلوی جلوی چپ مغزبه رمزگذاری خاطرات اپیزودیک در طول عمر کمک می کند. هدف از این مطالعه تصادفی ، دو سو کور ، کنترل شده با دارونما ، آزمایش این فرضیه است که تحریک بوسیله TDCS بر روی که قشر جلوی چپ مغز در طول مرحله یادگیری باعث به تعویق انداختن فراموشی خاطرات اپیزودیک کلامی در افراد مسن می شود. بزرگسالان مسن لیستی از کلمات را هنگام دریافت تحریک بوسیله TDCS واقعی یا tDCS نمایشی (غیرواقعی) آموخته اند. فراخوان حافظه 48 ساعت و 1 ماه بعد مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که tDCS حافظه های اپیزودیک را تقویت می کند ، نتایج این تحقیق نشان داد tDCS روی قشر جلوی چپ مغزدر حین یادگیری در مقایسه با تحریک نمایشی(غیرواقعی) می تواند از طریق افزایش فراخوانی) باعث تقویت حافظه اپیزودیک کلامی در افراد مسن شود ، نتایج این تحقیق امکان طراحی پروتکل های توانبخشی عصبی خاص را فراهم می کند که با هدف شرایطی که بر حافظه اپیزودیک مانند اختلال شناختی خفیف تأثیر می گذارد ، طراحی می شود.
لینک مقاله:
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0197458015006144
ادامه مطلب
آنچه لازم است در مورد ADHD بدانیم
اختلال کمتوجّهی - بیشفعالیAttention-deficit hyperactivity disorder) ADHD) یک اختلال رفتاری رشدی است. معمولاً کودک توانایی دقّت و تمرکز بر روی یک موضوع را نداشته، یادگیری در او کند است و کودک از فعّالیّت بدنی غیر معمول و بسیار بالا برخوردار است. اختلال کمبود توجه/بیش فعالی از نظر ژنتیکی قابل انتقال است. برخی مادران قادرند نشانه های اختلال فرزندانشان را در دوران بارداری یا در سنین اولیه بشناسند.اما معمولا" این علائم از زمان رشد طبیعی نوپاها قابل تشخیص نیستند. حدود 12-7 درصد کودکان به این بیماری مبتلا هستند و در پسرها شایعتر است. ممکن است در بعضی بیشتر علائم پرتحرکی و رفتارهای ناگهانی و در بعضی بیشتر علائم بیتوجهی به چشم بخورد. علائم این بیماری قبل از 7 سالگی شروع میشود ولی اغلب در دوران مدرسه مشکلات جدی ایجاد میکند و مورد توجه قرار میگیرد. این بیماری سالهاست که شناخته شده و عوامل متعدّدی در ایجاد آن نقش دارند. به نظر میرسد علت آن بیشتر به نقص در تکامل سیستم اعصاب مربوط باشد. کودکان مبتلا احتمالاً در قسمتهایی از مغز که مسئول توجه، تمرکز و تنظیم فعالیتهای حرکتی است دچار نقائص جزئی هستند.
ملاک های تشخیصی برای اختلال بیش فعالی / کمبود توجه DSM-IV
ملاک های تشخیصی برای اختلال بیش فعالی / کمبود توجه DSM-IV
A - وجود ( 1 ) یا ( 2 )
1- بی توجهی : شش تا ( یا بیشتر ) از علائم بی توجهی زیر حداقل به مدت شش ماه به درجاتی که غیر انطباقی و ناهماهنگ با سطح رشدی است دوام داشته است :
a) غالباً از توجه کافی به جزئیات در می ما ند یا سایر فعالیتها اشتباهات ناشی از بی دقتی مرتکب می شود .
b (غالباً از حفظ توجه بر روی تکالیف یا فعالیتهای مربوط به بازی ها ناتوان است .
c (غالباً به نظر می رسد وقتی مستقیماً با او صحبت می شود گوش نمی دهد .
(dغالباً دستورالعمل ها را کامل اجرا نمی کند ،کار درسی ، وظایف و تکالیف محیط کار را تکمیل نمی کند ( نه به دلیل رفتار مقابله ای یا نفهمیدن دستورات )
(e غالباً در سازماندهی تکالیف و فعالیت ها ناتوان است .
(f از تکالیفی که نیازمند فعالیت ذهنی مستمر است اجتناب می کند ، نفرت دارد ، یا در اقدام به آن مردد است ( مثل کاردرسی در مدرسه یا تکالیف خانگی )
(g غالباً اشیاء لازم برای انجام تکالیف و فعالیتها را گم می کند ( مثل تکالیف درسی ، مداد ، کتاب یا وسائل آموزشی ).
(h محرک های برونی غالباً حواسش را به آسانی پرت می کند .
(i در فعالیت های روزمره غالباً فراموشکار است .
2- بیش فعالی– تکانشگری ; شش تا ( یا بیشتر ) از علائم بیش فعالی - تکانشگری زیر حداقل به مدت شش ماه به درجاتی که غیر انطباقی و ناهماهنگ با سطح رشدی است دوام داشته است :
پیش فعالی
(a غالباً دستها و پاهایش بیقرار است و روی صندلی وول می خورد.
(b غالباً در کلاس یا جاهای دیگری که انتظار می رود شخص نسشته باقی بماند صندلی خود راترک می کند .
(c در جاهائی که مناسبتی ندارد می رود یا از در و دیوار بالا می رود ( در نوجوانان و بزرگسالان ممکن است محدود به احساس ذهنی بیقراری باشد ) .
(d غالباً در اشتغال بی سر و صدا به فالیتهای تفریحی و بازی ناتوان است .
(e غالباً در حال حرکت است و به نظر می رسد ( "موتوری به حرکتش وا می دارد " )
(f غالباً زیاد حرف می زند .
تکانشگری
(g غالباً قبل از اینکه سؤال تمام شود جوابهایی می پراند .
(h غالباً در انتظار کشیدن برای نوبت ناتوان است .
(i غالباً حرف دیگران را قطع کرده یا مداخله می کند ( مثلاً خود را در مکالمات یا بازیها داخل می کند .
B -برخی علائم بیش فعالانه ، تکانشی یا بی توجهی منجر به اختلال ، قبل از هفت سالگی وجود دارد .
C- تخریب کم و بیش ناشی از علائم در دو یا چند زمینه [ مثل مدرسه ( یا کار ) و خانه ] وجود دارد .
D- باید قرائن آشکار تخریب قابل توجه بالینی در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا تحصیلی وجود داشته باشد .
E- علائم منحصراً در جریان اختلال نافذ مربوط به رشد ، اسکیزوفرنی ، یا اختلات پسکوتیک دیگر روی نداده و اختلال روانی دیگری ( مثل اختلال خلقی ، اختلال اضطرابی ، اختلال تجزیه ای ، یا اختلال شخصیت ) توضیح بهتری برای آن نیست . برحسب نوع کد گذاری نمائید :
اختلال بیش فعالی / کمبود توجه ، نوع مرکب : : اگر در 6 ماه گذشته هم ملاک A1 وهم A2 وجود نداشته است .
اختلال بیش فعالی / کمبود توجه ، عمدتاً نوع بی توجه : اگر در 6 ماه گذشته ملاک A1 وجود داشته و اما A2 وجود نداشته است .
یاد آوری کد گذاری : برای افرادی ( به خصوص نوجوانان و بزرگسالان ) که علائم آنها فعلاً شامل ملاکهای کامل نمی گردد عبارت " بهبود موقت نسبی " باید ذکر شود .
ادامه مطلب
اختلالات یادگیری در کودکان
كودكان مبتلا به اختلالات يادگيري، گروهي از كودكان هستند كه ظاهري طبيعي و هوش- بهري بهنجار دارند. بر اساس راهنماي تجديد نظر شده تشخيصي و آماري حدود تا 2 10 درصد از كودكان مبتلا به اين اختلال هستند و معمولاً تعداد پسرها در اين اختلال 3 برابر دخترها است. اين كودكان اغلب در سنين قبل از مدرسه شناسايي نميشوند، ولي با ورود به مدرسه به ويژه در سالهاي اول و دوم دبستان، مشكلات آنان در زمينه خواندن، نوشتن و فهم رياضي به تدريج مشخص ميگردد و ممكن است در چند درس و يا فقط در يك درس مشكل داشته باشند، اما عملكرد ضعيف تحصيلي در زمينههاي مختلف يا فقط در يك درس نميتواند صرفاً دليل موجهي براي شناسايي كودكان مبتلا به اختلال يادگيري باشد، زيرا عملكرد ضعيف تحصيلي ممكن است بر اثر عواملي غير از اختلالات يادگيري به وجود آيد اختلالات يادگيري زماني تشخيص داده ميشوند كه پيشرفت فرد بر اساس اجراي انفرادي آزمونهاي استاندارد شده در مهارت يها خواندن، رياضيات و نوشتن باتوجه به سن، آموزش و سطح هوش فرد به طور قابل ملاحظه اي پايينتر از سطح مورد انتظار است. اين مشكلات به طور قابل ملاحظه اي با پيشرفت تحصيلي يا فعاليتهاي روزانه اي كه مستلزم خواندن، رياضيات و يا مهارتهاي نوشتن هستند، تداخل ميكنند اغلب متخصصان و روانشناسان به سه طبقه ي اصلي در اين دسته از اختلالات اشاره كرده اند كه شامل موارد زير است. -1 اختلال خواندن 2- اختلال نوشتن و 3- اختلال در رياضيات در اختلال رياضي به طور كلي در چهار مهارت دانش آموز مبتلا نقص دارد كه عبارتند از: - 1 مهارت های زبان (مثل فهميدن و نام بردن اصطلاحات رياضي، فهميدن و نام بردن اعمال و مفاهيم رياضي و تبديل آن به نمادها). -2 مهارت های ادراكي (مثل شناخت و خواندن نمادهاي عددي يا نشانه هاي حسابي وگروه بندي ارقام) -3 .مهارتهای رياضي (مثل رعايت مراحل رياضي، شمارش و يادگيري جدول ضرب - 4 مهارت های مربوط به توجه (مثل كپي كردن درست ارقام به ، خاطر سپردن ارقام)
برخي از ويژگيهاي كودكان مبتلابه اين اختلال عبارت ست از: عملكرد تحصيلي پايين، برتري حافظه كوتاه مدت، اختلالات زبان شامل اختلال در زبان دروني ، زبان دريافتي شنيداري ، وارونگي كلمات ، بازشناسي ضعيف كلمات ، رشد نايافتگي زبان بياني ، اشكال ح در افظه زبانگفتاري، اختلال خواندن، پاسخ نامربوط به موضوع مورد بحث، استفاده از انگشتان به هنگام حسابكردن، اشكال در نمادسازي، حواس پرتي و فراموشي جزئيات مهم، هماهنگي ضعيف چشم و دست، اعتماد به نفس پايين، فقدان انگيزه، ناتواني در جفت و جور كردن رنگ ها و اشكال ، حركات چشمي نامنظم، اشكال درجهت يابي، بيش فعالي يا برعكس فعاليت كمتر، عمل تكانشي، علايم مشكوك عصبش ناختي، اختلال هيجاني، پرخاشگري، خيالاتي بودن، بي توجهي و ناتواني در تمركز روي بخشي از موضوع، تأخير در انجام و اتمام كارها، فراخناي كوتاه حافظه، اشكال در ادراك زمان و مكان و تخمين زمان
Ackermann, H., & Hertrich, I. (2000). The contribution of the cerebellum to speech processing. Journal of Neurolinguistics, 13(2-3), 95-116.
Berteletti, I., Prado, J., & Booth, J. (2014). Children with mathematical learning disability fail in recruiting verbal and numerical brain regions when solving simple multiplication problems. Journal of cortex. 20, 1-13.
Fabbro, F., Moretti, R.., & Bava, A. (2000). Language impairments in patients with cerebellar lesions. Journal of Neurolinguistics.13(2-3), 173-188.
Frost, S. J., Skudlarski, P., Constable, R. T., Lacadie, C. M., Marchione, K. E., & Gore, J. C. (1999). The cerebellum\'s role in reading: A functional MR imaging study.American Journal of Neuroradiology, 20, 1925-1930.
ادامه مطلب
آشنایی با آلزایمر و نشانه های آن
آلزایمر با از دست دادن حافظه کوتاه مدت، فراموش کردن آدرس ها و اسم ها آغاز می شود و کم کم تا آنجا پیش می رود که فرد حتى راه بازگشت به خانه را فراموش می کند.
در سال ۱۹۰۶ میلادى آلویس آلزایمر پزشک آلمانى پس از ۲۰ سال تحقیق توانست تعریفى علمى از این بیمارى ارائه دهد. این بیمارى براى قدردانى از یک عمرتحقیق آلویس آلزایمر،«آلزایمر» نامیده شده است. آلزایمر که به بیمارى پیرى معروف است در واقع چیزى بیشتر از یک فراموشى ساده است.
بیمارى آلزایمر در واقع مشکلى مغزى است. مغز ما از میلیون ها سلول عصبى تشکیل شده است. هر دسته از این سلول هاى عصبى با هم تشکیل یک بخش را می دهند و هر بخش عهده دار یک مسؤلیت است. به عنوان مثال بخش بینایى که در ناحیه پشت سرى قرار گرفته، مسئول بررسى اطلاعاتى است که از چشم ها آمده است. بدین ترتیب ما تشخیص می دهیم که چه دیده ایم.
این سلول هاى عصبى براى بررسى و انتقال اطلاعات با یکدیگر و با بخش هاى دیگر در ارتباطند. این ارتباط به صورت جریان الکتریکى کوچکى است که از یک سلول به سلول بعدى انتقال پیدا می کند. اما چون این سلول ها به یکدیگر نچسبیده اند، بین آنها یک فضاى خالى کوچک وجود دارد.
این فضاى خالى کوچک توسط یک ماده شیمیایى مخصوص پر می شود که انتقال جریان الکتریکى بین سلول ها را سریعتر و آسانتر می کند. این ماده شیمیایى مخصوص که “سروتونین” نام دارد، توسط خود مغز ترشح می شود.
با بالا رفتن سن و پیر شدن سلول ها، ترشح این ماده شیمیایى یا سروتونین کاهش می یابد، بدین ترتیب ارتباط بین سلولى و انتقال اطلاعات دچار مشکل می شود.
این مشکل بیشتر از همه در بخش حافظه و خاطرات خود را نشان می دهد. خاطره ها ترکیبى هستند از یادآورى دیده ها و شنیده ها و احساسات که براى یاداورى آن ها مغز نیاز به برقرارى یک ارتباط پیچیده سلولى بین همه بخش ها دارد. به همین علت با بالا رفتن سن و کم شدن ترشح سروتونین در مغز، خاطره ها کمرنگ یا فراموش می شوند.
در بیمارى آلزایمر ترشح سروتونین به شدت کاهش می یابد. اما این مسئله همیشه به علت پیر شدن سلول ها نیست. سکته مغزى که باعث از دست رفتن بخشى از سلول هاى مغز می شود یا شوک عاطفى پس از دست دادن عزیزى می توانند خطر ابتلا به آلزایمر افزایش دهند.
آلزایمر با از دست دادن حافظه کوتاه مدت، فراموش کردن آدرس ها و اسم ها آغاز می شود و کم کم تا آنجا پیش می رود که فرد حتى راه بازگشت به خانه را فراموش می کند. بیمارى آلزایمر متاسفانه درمانى ندارد اما می توان از پیشرفت آن جلوگیرى کرد
الف)پيدايش نقص هاي متعدد شناختي شامل دو مورد زير
تخريب حافظه(اختلال توانايي يادگيري اطلاعات جديد و يادآوري آطالاعات آموخته شده قبلي يك يا چند مورد از اختلالات شناختي زير
زبان پريشي
كردارپريشي(اختلال توانايي انجام فعاليت هاي حركتي علي رغم كاركرد جسي سالم)
آگنوزي(ناتواني براي شناخت يا بازشناسي اشيا عيل رغم كاركرد حسي سالم اختلال در عملكرد اجرايي(طرح ريزي،سازماندهي،مرحله بندي،انتزاع)
ب)هر يك از نقص هاي شناختي 1 و2 تخريب قابل ملاحظه در عملكرد اجتماعييا شغلي ايجاد كرده و نشانگر افت چشمگيري از سطح عملكرد قبلي است پ)سير اختلال با شروع تدريجي و افت مستمر قواي شناختي مشخص مي شودت)نقايص شناختي 1 و2ناشي از اختلالات دستگاه عصبي مركزي واختلالات سيستميك و اختلالات ناشي از مصرف مواد نباشد.
ج)نقاص منحصرا در جريان دليريوم روي نمي دهند
بدون اختلال رفتاري/همراه با اختلال با شروع زود رس(شروع در سن 65 سالگي و پايين تر)/با شروع دير رس(شروع پس از سن 65 سالگی)
منابع:
1. Neugrosch JA, Kolevzone A, Samuels SC, Marin DB. Delirium, Dementia and Amnesic
and Other Cognitive Disorders and Mental Disorder Due to a General Medical Condition. In:
Sadock BJ, Sadock VA, editors. "Kaplan and Sadock\'s Concise" Text Book of Clinical
Psychiatry. 3th ed. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2008.p.1068-92.
2 DeKosky TH, Kaufer DI, Lopez OL. The Dementias. In: Bradley WG, Daroff RB, Fenichel
GM, Jankovic J, editors. Neurology in Clinical practice.4th ed. New York: Butterworth
Heinemann; 2004. p.1901-45.
2. Disorders of Cognitive Function. In: Aminoff MJ, Greenberg DA, Simon RP, editors.
Clinical Neurology. 6th ed. NewYork: Lange Medical Books /McGraw-Hill; 2005.p.3-68.
4. Gold G, Bouras C, Michel JP, Hof PR, Giannakopoulos P. Vascular Dementia. In: Hof PR,
Mobbs CV, editors. Functional Neurobiology of Aging. 1th ed. California: Academic Press;
ادامه مطلب
rTMS و ترک سیگار
میزان مصرف سیگار در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بسیار زیاد است و این خطر ابتلا به بیماری و مرگ در اثر اختلالات مرتبط با دخانیات را افزایش می دهد. یکی از ویژگی های اسکیزوفرنی کاهش توانایی های شناختی ، کم توجه و حافظه است. تصور می شود افراد مبتلا به اسکیزوفرنی برای کاهش این مشکلات شناختی سیگار می کشند ، زیرا نیکوتین می تواند عملکرد شناختی را در این افراد بهبود بخشد. هنگامی که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مصرف سیگار را متوقف می کنند ، مشکلات شناختی دیگری ایجاد می کند ، که ترک آن را در مقایسه با افراد فاقد اسکیزوفرنی سخت تر می کند. روشی به نام تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری . (rTMS) به پزشکان این امکان را می دهد که پالس های مغناطیسی مکرر را از طریق پوست سر به وجود آورند تا باعث ایجاد تغییر در فعالیت و عملکرد مغز شود می تواند عملکرد شناختی را در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بهبود بخشد. مطالعات همچنین نشان داده اند که rTMS می تواند ولع مصرف دخانیات و مصرف سیگار را کاهش دهد. بنابراین ، ما معتقدیم که rTMS نقایص شناختی مشاهده شده در حین خودداری سیگار را بهبود می بخشد و به کاهش میل به سیگار کمک می کند. درنهایت ، rTMS ممکن است به افراد سیگاری که مبتلا به اسکیزوفرنی نیستند و نمی توانند از مصرف سیگار کنار بیایند ، کمک کند. این مطالعه به بررسی تأثیر rTMS بر هوس تنباکو و مشکلات شناختی ناشی از پرهیز شبانه از مصرف سیگار در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد فاقد بیماری روانی می پردازد. اطلاعات مهمی در مورد پتانسیل rTMS برای درمان نقایص شناختی و اعتیاد به دخانیات در اسکیزوفرنی بدست می آید. ارائه درمانهای ترک سیگار مؤثرتر در مبتلایان به اسکیزوفرنی ممکن است منجر به بهبود سلامت جسمی و روانی برای این بیماران شود ، که به شدت در معرض اعتیاد به دخانیات و بیماریهای مرتبط با دخانیات .
Effects of rTMS on Cigarette Smoking and Cognition in Schizophrenia (rTMSsmokelab)
Cigarette smoking rates are extremely high in persons with schizophrenia and this increases the risk of disease and death due to tobacco-related disorders. One of the features of schizophrenia is reduced cognitive abilities, such as poor attention and memory. It is thought that people with schizophrenia smoke cigarettes to reduce these cognitive problems, as nicotine can improve cognitive function in these people. When people with schizophrenia stop smoking it causes further cognitive difficulties, which makes quitting harder for them compared to people without schizophrenia. A method called repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) allows clinicians to give repeated magnetic pulses through the scalp to cause changes in brain activity and behaviour. rTMS can improve cognitive function in people with schizophrenia. Studies have also shown that rTMS can reduce tobacco craving and consumption of cigarettes. Therefore, we believe that rTMS will improve the cognitive deficits observed during cigarette smoking abstinence and help reduce cravings for cigarettes. Ultimately, rTMS may help smokers with schizophrenia who can\'t quit smoking with available treatments. This study will the effect of rTMS on tobacco cravings and cognitive problems produced by overnight abstinence from cigarette smoking in persons with schizophrenia in comparison to people without mental illness who smoke. Important information about the potential of rTMS for the treatment of cognitive deficits and tobacco addiction in schizophrenia will be obtained. Providing more effective smoking cessation treatments in people with schizophrenia may lead to improved physical and mental health for these patients, who are extremely susceptible to tobacco addiction and tobacco-related illness.
لینک مقاله:
ادامه مطلب
تاثیر نوروفیدبک بر بهبود عملکرد ورزشکاران
برای تقویت عملکرد در تمام سطوح تمرین ورزشی ، تمرینات بدنی با شیوه های مختلف آموزش ذهنی ادغام شده است. اخیراً ، یک رویکرد یکپارچه برای تقویت عصب شناختی، سعی در تقویت نقاط قوت تمرینهای ذهنی (یعنی ذهن آگاهی) و آموزش با دستگاههای نورو فیدبک دارد. بر اساس مطالعات اعتبار سنجی قبلی که نشان دهنده تأثیر یک برنامه ذهن آگاهی-نوروفیدبک ترکیبی بر کارآیی عصبی شناختی و سطح استرس / اضطراب است ، این آزمایش با هدف امکان سنجی و پتانسیل آن به عنوان برنامه ترکیبی فشرده برای بهبود بهزیستی روانشناختی و تنظیم توجه در زمینه های ورزشی طراحی شد. 50 شرکت کننده (افراد ورزشکار و داوطلبانی که به طور منظم در ورزش مشارکت نمی کنند) به گروههایی که تحت برنامه های تمرینی کنترل آزمایشی و افراد ورزشکاری که تحت برنامه های تمرینی قرار نگرفتند تقسیم شدند. آزمایش مبتنی بر شیوه های آگاهی از تنفس بود که توسط یک نوروفیدبک پوشیدنی پشتیبانی می شد ، در حالی که کنترل فعال یکی از آنها شامل تمرین های تنفسی بود. قبل و بعد از آموزش ، شرکت کنندگان تحت آزمایش عصبی روانی و الکتروفیزیولوژیک استاندارد قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده کاهش چشمگیر زمان پاسخ و هشدارهای کاذب در کارهای شناختی رایانه ای در ورزشکارانی که آموزش را به اتمام رسانده اند ، و همچنین بهبود مداوم پتانسیل مربوط به رویداد N2 - (نشانگر فرآیندهای تنظیم توجه است) بود. همچنین کاهش کلی استرس درک شده و افزایش توانایی حفظ تغییرات ایجاد شده در شرایط واقعی مشاهده شد. یافته ها مشاهدات موجود را در مورد اثرات شناختی و عصبی تمرین ترکیبی ذهن آگاهی و نوروفیدبک برافزایش کارایی و کاهش اضطراب در بین افراد ورزشکار تایید می کند.
Neurocognitive Enhancement Effects of Combined Mindfulness–Neurofeedback Training in Sport
To foster performance across all levels of sports practice, physical training has been integrated with various mental training practices. Recently, an integrative approach to neurocognitive enhancement tried to combine the strengths of mental practices (i.e. mindfulness) and of training with neurofeedback devices. Based on previous validation studies showing the effect of a combined mindfulness–neurofeedback program on neurocognitive efficiency and stress/anxiety levels, we aimed at testing the feasibility and potential of that intensive combined program for improving psychological well-being and attention regulation in sport contexts. 50 participants (sportspeople and volunteers not regularly involved in sports) were divided into groups undergoing experimental and active control training programs. The experimental one was based on breathing-awareness practices supported by a wearable neurofeedback, while the active control one included only breathing practices. Before and after training participants underwent standardized neuropsychological and electrophysiological assessment. Data analysis highlighted a significant reduction of response times and false alarms at computerized cognitive tasks in sportspeople who completed the training, as well as a consistent improvement of the N2 event-related potential — a marker of attention regulation processes. We have also observed a general reduction of perceived stress and increased ability to keep a non-evaluative stance. Findings extend available observations on cognitive and neural effects of combined mindfulness–neurofeedback practice by showing that it is possible to observe training effects even after a limited period of practice among sportspeople. Such early training effects might mirror optimized implicit learning curves due to peculiar sensitivity to bodily signals and awareness.
ادامه مطلب
آشنایی با روش تشخیصی نقشه برداری مغزی (QEEG)
کمی الکترونسفالوگرام) یک ابزار تشخیصی است که فعالیت الکتریکی را در قالب الگوهای موج مغز اندازه گیری می کند. بعضی اوقات به "نقشه برداری مغز" گفته می شود.
امواج مغزی ، تکانه های الکتریکی ریتمیک هستند که وقتی میلیون ها و میلیون ها نورون در درون سر شما با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند ، ایجاد می شوند. امواج مغزی می توانند اطلاعات مهمی در مورد عملکرد کلی مغز شما ، از جمله سطح استرس ، الگوهای تفکر و احساسات نشان دهند. qEEG می تواند الگوهای موج مغزی را نشان دهد که همراه با تکانشگری ، انعطاف پذیری شناختی ، اضطراب و سایر علائم است.
5 نوع الگوی موج مغزی وجود دارد:
• امواج مغزی دلتا (1 تا 4 چرخه در ثانیه): امواج مغزی بسیار کند است که بیشتر در هنگام خواب اتفاق می افتد
• امواج مغزی تتا (5 تا 7 چرخه در ثانیه): امواج آهسته مغز ، که در حالت های رویاپردازی ، آرامش و گرگ و میش رخ می دهد
• امواج مغزی آلفا (8 تا 12 چرخه در ثانیه): امواج مغزی در حالت های آرام رخ می دهند
• SMR (ریتم حسگر حرکتی) امواج مغزی (12 تا 15 چرخه در ثانیه): امواج مغزی که در حالت آرامش متمرکز رخ می دهند
• امواج بتا مغز (13 تا 24 چرخه در ثانیه): امواج سریع مغزی که در حالت تمرکز یا حالت کار ذهنی رخ می دهند
چگونه QEEG می تواند کمک کند
qEEG یک مؤلفه بسیار با ارزش از ارزیابی جامع است. این امر به درک فعالیت الکتریکی قشر مغز کمک می کند. این می تواند نشان دهد که آیا فعالیت در مغز خیلی زیاد است یا خیلی پایین است ، و می تواند ارتباط سلول های مغزی شما با یکدیگر را نشان دهد. این امر از بسیاری جهات می تواند مفید باشد ، از جمله:
• شناسایی مشکلات شناختی و روانی
• نشان دادن چگونگی بهبود الگوهای موج مغزی
• پاسخ دارو را پیش بینی کنید ، از جمله اینکه چگونه احتمالاً به داروهای ضد افسردگی پاسخ می دهید
• ارائه اطلاعات ارزشمند در ایجاد یک برنامه درمانی شخصی (که ممکن است شامل تکنیک های بیو فیدبک مانند نوروفیدبک باشد) برای متعادل سازی مغز شما
• پیگیری پیشرفت خود را با روشهای مختلف درمانی و معالجه
• تهیه اطلاعات عینی که برای ایجاد برنامه نورو فیدبک شخصی شده یا راهنمای دیگری برای درمان ، مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) استفاده می شود ، برای تقویت مغز شما
qEEG در رابطه با تصویربرداری از SPECT مغز ، اطلاعات اضافی در مورد نحوه عملکرد مغز شما به ما می دهد و می تواند برای اطلاعات پایه و همچنین برای پیگیری پیشرفت با درمان ، به ما اطلاعات بیشتری دهد. ما می توانیم از اطلاعات qEEG به عنوان راهنمایی برای تعیین مؤثرترین راه حلها برای کمک به تغییر مغز و بهبود حافظه ، تقویت تمرکز و توجه ، کاهش افسردگی ، به حداقل رساندن اضطراب و تقویت عملکرد کلی استفاده کنیم.
چه کسی می تواند از QEEG سود ببرد؟
qEEG می تواند در افراد در هر سنی انجام شود - بزرگسالان ، نوجوانان ، کودکان و حتی نوزادان. ، qEEG تا به شناسایی الگوهای موج مغزی مرتبط با انواع شرایط ، از جمله:
• بیش فعالی
• افسردگی
• اضطراب
• اختلال هراس
• TBI
• PTSD
• جنون جوانی
• اختلال وسواس فکری
• دمانس
• مشکلات خواب
افرادی که با علائم سلامت روانی روبرو هستند ممکن است از ارزشیابی که شامل آزمایش qEEG است ، بهره مند شوند.
ادامه مطلب
کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان اختلالات روان
آیا تا به حال با اصطلاح الکتروشوک درمانی مواجه شده اید؟ چه بسا در فیلم های سینمایی دیده باشید که در بیمارستان های اعصاب و روان و برای بیماران بد حال از شوک الکترونیکی استفاده می کنند. معمولا برای بینندگان چنین صحنه ای رعب آور و وحشتناک است و شاید فکر کنید این عمل نوعی از تنبیه یا قساوت قلب است که در مورد بیماران اعصاب و روان به کار می رود. در حالی که این یک روش درمانی است که مبنای علمی خاص خود را دارد. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در مورد این درمان هستید، ما در ادامه مقاله درباره کاربرد الکتروشوک درمانی و تاثیر و روش اجرای آن صحبت خواهیم کرد. پس تا انتهای مطلب با ماهمراه باشید.
الکتروشوک درمانی چیست؟
الکتروشوک درمانی یا درمان با تشنج برقی نوعی درمان روانپزشکی است که برای رفع و بهبود اختلالات روانی شدید به کار می رود. الکتروشوک درمانی، درمانی است که معمولا به عنوان آخرین راه حل برای اختلالات افسردگی اساسی (عمده)، افسردگی دو قطبی یا کاتاتونیا به کار می رود و در پروسه ای که از بیمار برای آن رضایت گرفته می شود ، انجام می شود.
کاربرد الکترو شوک درمانی
الکتروشوک درمانی معمولا برای درمان اختلالات روانی که نسبت به سایر درمان ها مقاوم هستند به کار می رود. در واقع این درمان معمولا به عنوان گزینه آخر و زمانی که سایر روش ها نتیجه ای نداشتند، تجویز می شود. الکتروشوک درمانی معمولا برای موارد زیر به کار گرفته می شود:
اختلال افسردگی اساسی
الکتروشوک درمانی برای حدود 50% بیماران دچار افسردگی اساسی که نسبت به درمان مقاوم بوده اند، بهبودی در پی دارد. الکتروشوک درمانی برای بیمارانی به کار می رود که درمان های دیگر روی آن ها جواب نداده است یا در وضعیت اورژانسی هستند. برای مثال برای بیمارانی که احتمال خودکشی بالایی دارند و یا کسانی که همراه با افسردگی تجاربی مبتنی بر گسست از واقعیت یا سایکوز را داند شوک الکتریکی تجویز می شود.
کاتاتونیا
کاتاتونیا به وضعیتی اطلاق می شود که بیمار دچار نوعی اختلال در وضعیت روانی-حرکتی خود شده است، که معمولا تظاهرش با حرکات مومی شکل و بهت زدگی است. این مشکل معمولا در افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا دیده می شود. الکتروشوک درمانی عموما خط دوم در بیماران کاتاتونیک است . بدین صورت که اگر بیمار نسبت به درمان های دارویی مقاومت داشت از آن استفاده می شود.
اختلال دو قطبی
بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی در کنار دوره های افسردگی، دوره هایی از خلق بالا و سرخوشی شدید را نیز تجربه می کنند که به آن ها دوره های مانیا گفته می شود. الکترو شوک درمانی علاوه بر افسردگی در درمان مانیای شدید و مقاوم به درمان نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
اسکیزوفرنیا
زمانی که بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی به درمان های دارویی پاسخ نمی دهد و هم چنان توهم و هذیان فعال را تجربه می کند، ممکن است پزشکان دستور انجام شوک الکتریکی را بدهند. هم چنین همان طور که گفته شد اسکیزوفرنی همراه با علائم کاتاتونیک معمولا تحت الکتروشوک درمانی قرار می گیرد.
عوارض جانبی الکتروشوک درمانی
الکتروشوک درمانی به طور کلی درمانی امن محسوب می شود. بسیاری از محققان و دانشمندان عقیده دارند که این درمان هیچ خطری برای ساختار مغز و ایجاد آسیب مغزی ندارد و بسیاری از انجمن های علمی مانند انجمن روانپزشکی آمریکا، آن را به عنوان یک درمان بی خطر تایید کرده اند. اما در عین حال مانند هر روش دیگری ریسک ها و عوارض جانبی خاص خود را دارد، که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
گیجی و سردرگمی
بلافاصله پس از دریافت شوک الکتریکی، احتمال دارد بیمار احساس گیجی و سردرگمی کند. این عارضه می تواند چند دقیقه تا چند ساعت باقی بماند. در این حالت ممکن است که فرد نداند که کجاست یا به چه علتی در مرکز درمانی قرار دارد. معمولا این حالات پس از چند ساعت از بین می روند و پایدار ماندن آن ها بیش از چند روز یا بیشتر بسیار نادر است.
مشکلات حافظه
اکثر بیماران پس از دریافت شوک در یادآوری رویدادهایی که درست قبل از انجام الکتروشوک درمانی اتفاق افتاده اند دچار مشکل می شوند. حتی برخی از افراد وقایع چند هفته تا چند ماه قبل از درمان را نیز فراموش می کنند. با این حال از دست دادن حافظه بلند مدت ومربوط به زمان های دور پس از شوک درمانی بسیار نادر است. فراموشی ها ومشکلات مربوط به حافظه معمولا پس از گذشت چند ماه بعد از اتمام دوره های درمان بهبود می یابد.
عوارض جانبی جسمانی
در روزهایی که دریافت شوک الکتریکی اتفاق می افتد، برخی از افراد علائم جسمانی ناخوشایندی نظیر حالت تهوع، سردرد و درد های عضلانی را تجربه می کنند. البته بیمار با گزارش علائم خود به پزشک و دریافت داروهای مناسب می تواند این عوارض را کنترل کند.
عوارض جانبی الکتروشوک درمانی: تداخلات پزشکی
همانند هر فرایند درمانی دیگر، الکتروشوک درمانی می تواند با برخی شرایط تداخل داشته باشد. برای مثال از آنجایی که در فرایند این درمان ضربان قلب و فشار خون افزایش می یابد، انجام آن در بیمارانی که دچار مشکلات قلبی هستند باید با احتیاط بیشتری انجام شود.
هم چنین الکترو شوک درمانی برای بیماران مبتلا به اختلالات نورولوژیک از قبیل صرع نیز باید با احتیاط صورت گیرد و جوانب مختلف آن در نظر گرفته شود، چرا که الکتروشوک درمانی باعث ایجاد تحریکات خاصی در مغز می شود که می تواند حملات صرعی را تقلید و تشدید کند.
روش اجرای الکتروشوک درمانی
بسته به نوع اختلال و میزان شوک مورد نیاز، تعدادی الکترود در قسمت های مختلف سر کار گذاشته می شوند. برای شروع شوک الکتریکی ابتدا بیمار در وضعیت بیهوشی قرار داده می شود. سپس جریان الکتریکی خفیفی از طریق این الکترود ها به مدت یک دهم ثانیه تا یک ثانیه وارد مغز می شود. وضعیت فشار خون، فعالیت الکتریکی سطح مغز و سطح اکسیژن خون در طی وارد شدن جریان به مغز به دقت بررسی و مانیتور می شود. شوک های درمانی معمولا 3 بار در هفته به مدت 2 هفته اعمال می شود تا نتیجه ی دلخواه حاصل شود.
صحبت آخر
می بینیم که درمان با الکتروشوک یا اصطلاحا شوک درمانی بسیار متفاوت از آنچه افسانه ها، فیلم ها و سریال ها بیان می کنند، به کار برده می شود. در واقع الکتروشوک نوعی درمان خط دوم برای برخی از بیماری های روانی است که در شرایط بسیار کنترل شده و تحت نظارت شدید به کار برده می شود و اصولا متخصصین برای به کار بردنش حساسیت های زیادی دارند و تا وقتی که نیاز به آن نباشد، از آن استفاده نمی کنند.
ادامه مطلب
نوروفیدبک با فرکانس مادون پایین چیست
نوروفیدبک مادون پایین روشی برای درمان بهینه اختلالات
در سالهای اولیه قرن حاضر باند های فرکانسی مورد استفاده برای اجرای پروتوکلهای درمانی نوروفیدبک به منظور افزایش کارایی فرایند درمان به صورت روز افزون برای هر مراجع و اختلال بهینه سازی شد و این امر منجر به انتخاب باندهای فرکانسی پایین تر برای مراجعین چالش برانگیزتر شده است. این پیشرفت تدریجی در انتخاب باندهای اختصاصی منجر به تطبیق پروتوکلهای درمانی با استفاده از فرکانسهای قشری آهسته (Slow Cortical Potential)(که در حقیقت مربوط به فعالیتهای قشر مغز می باشد) شده است که دارای طول موجی بین 0.1 تا 10 هرتز می باشند. به این نوع از فرکانس فرکانسهای مادون پایین (Infra low frequency) می گویند. در این ناحیه دسترسی مستقیمی برای اندازه گیری قعالیتهای قشری مغز وجود دارد. با استفاده از مونتاژهای بایپولار حتی میتوان تفاوت فعالیت قشری دو ناحیه مختلف مغز را با هم مقایسه کرد. استفاده از امواج فرکانس پایین برای تمرینات نوروفیدبک باعث یک سری نوآوری هایی در این عرصه شده است. در این روش فیدبک ارائه شده به مراجع بر اساس تنظیم فرکانسهای مادون پایین در حدود 0.1 هرتز می باشد. به دلیل اینکه تغییرات در فرکانسهای مادون پایین به آهستگی اتفاق می افتد فاصله بین تنظیم فرکانس و ارائه فیدبک به مراجع زیاد می شود و این امر ممکن است منجر به بی حوصلگی مراجع در جلسه درمان شود. با توجه به اینکه جلوه های بصری فیدبک توسط مراجع و اینکه مراجع متوجه اثر تنظیم امواج مغزی خود در جلوه های بصری ارائه شده به وی می باشدجذابیت این روش را برای وی بالا می برد ولی در امواج مادون پایین سیگنال فیدبک و اثر آن در جلوه های بصری ارائه شده از چشم مراجع پنهان است این بدان معنی است که مراجع قادر به پیروی از فیدبک داوطلبانه نیست. این به نوبه خود نشان می دهد که فیدبک منوط به تشخیص ارتباط سیگنال فیدبک با وضعیت داخلی است. مراجعین به طور معمول در عرض چند دقیقه به سیگنال پاسخ می دهند. این امر از طریق القای تغییر حالت - در برانگیختگی ، هوشیاری ، گوش به زنگی و یک وضعیت عاطفی - آشکار می شود. این نوع نوروفیدبک باعث بهبود در تعامل و ارتباط نواحی مختلف مغزی در هر دو حالت پایدار و ارتباط عملکردی پویا می شود. اخيراً از طريق تحقيقات انجام شده در دانشگاه مسکو فعالیت مغزی تعدادی از افراد مورد آزمایش بعد از یک جلسه تمرین با نوروفیدبک با فرکانس مادون پایین توسط MRI اندازه گیری شد نتایج حاصل از این تحقیق نشان دهنده بهبود عملکرد ارتباطی قسمتهای مختلف مغز با یکدیگر از جمله شبکه بزرگ درگیر در حالت پایدار مغز (Default Mode Networks) بود. اولین پژوهش در مورد روش جدید ، یک مطالعه مشاهده ای در مورد تأثیر آموزش نوروفیدبک مادون پایین بر درد مزمن ، به ویژه سندرم درد منطقه ای پیچیده است. مورد دوم مربوط به استرس پس از سانحه مربوط به جنگ بود. سومین مورد از موارد مربوط به صرع اطفال بود. چهارم کاربرد این روش در عصب شناسی کودکان را به طور کلی در نظر گرفت. در نهایت ، این روش در بافت تاریخی آن قرار گرفته است و در یک پژوهش داده های بالینی برای بهبودی از نقص توجه در یک گروه بزرگ نشان داده شده است.
لینک مقاله:
https://doi.org/10.5298/1081-5937-44.2.07
ادامه مطلب
خیالپردازی
ادامه مطلب
کاربرد بیوفیدبک در درمان استرس
بیوفیدبک یکی از بهترین روشهای درمان اختلالات اضطرابی می باشد. بسیاری از پژوهشگران در دنیا با مطالعاتی که انجام داده اند میزان اثربخشی این روش را مورد بررسی قرار داده اند.
درمان اضطراب به وسیله بیوفیدبک: پژرهشگران مرکز مطالعات اضراب در آمریکا به بررسی بسیاری از پژرهشهایی پرداخته اند که این پژوهش ها در زمینه اثربخشی بیوفیدبک در درمان اختلالات اضطرابی انجام شده اند.
نتایج حاصل از این مطالعات نشان می دهند که:
۱- در تعداد پژوهش های انجام شده ماندگاری و ثبات اثربخشی درمان اضطراب به روش بیوفیدبک حداقل تا بیش از دو سال ادامه داشت.
۲- در مقایسه با سایر روشهای درمانی ، در بیمارانی که تحت درمان با بیوفیدبک قرار داشته اند،بهبود قابل ملاحظه ای در علائم اضطراب مشاهده شده است.
امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا اولین قدم در درمان اضطراب استفاده از روش بیوفیدبک است ومتخصصین در صورتی به سراغ دارو می روند که روشهای فوق موفقیت آمیز نباشد.
ادامه مطلب
کاربرد بیوفیدبک در درمان دردهای مزمن
یکی از کاربردهای بیوفیدبک، بازآموزی عضلانی است. برای این منظور دستگاه بیوفیدبک باید سیگنال های الکتریکی را از عضلات دریافت کند. سپس دستگاه این سیگنال ها را به شکلی که برای بیمار قابل درک باشد ترجمه می کند: شاید به صورت چشمک زدن نور لامپ یا فعال شدن بوق هنگام افزایش انقباض باشد. اگر بیمار بخواهد انقباض عضلات را کاهش دهد، باید سعی کند که چشمک زدن نور یا بوق زدن را کم کند. در این حالت فعالیت و انقباض عضلانی اندازه گیری می شود. بیمار مرتباً بازخورد انقباضات را در مانیتور مشاهده می کند و سعی می کند خود را به هدف نزدیک تر کند.در بعضی از مشکلات مزمن علت اصلی ضعف و یا مهار یک گروه عضلانی و افزایش فعالیت گروه دیگری از عضلات بجای آنها است.مثلا در کمردرد در اکثر مواقع علت ایجاد درد ضعف عضلات مولتیفیدوس کمری و عضله عرضی شکم می باشد. این عضلات، عضلات کوچکی هستند و یادگیری انقباض آنها برای بیمار مشکل است. با استفاده از بیوفیدبک بیمار یاد میگیرد که این عضلات را منقبض کند و درد خود را کاهش دهد.
ادامه مطلب
کاربرد بیوفیدبک در درمان دردهای مزمن
یکی از کاربردهای بیوفیدبک، بازآموزی عضلانی است. برای این منظور دستگاه بیوفیدبک باید سیگنال های الکتریکی را از عضلات دریافت کند. سپس دستگاه این سیگنال ها را به شکلی که برای بیمار قابل درک باشد ترجمه می کند: شاید به صورت چشمک زدن نور لامپ یا فعال شدن بوق هنگام افزایش انقباض باشد. اگر بیمار بخواهد انقباض عضلات را کاهش دهد، باید سعی کند که چشمک زدن نور یا بوق زدن را کم کند. در این حالت فعالیت و انقباض عضلانی اندازه گیری می شود. بیمار مرتباً بازخورد انقباضات را در مانیتور مشاهده می کند و سعی می کند خود را به هدف نزدیک تر کند.در بعضی از مشکلات مزمن علت اصلی ضعف و یا مهار یک گروه عضلانی و افزایش فعالیت گروه دیگری از عضلات بجای آنها است.مثلا در کمردرد در اکثر مواقع علت ایجاد درد ضعف عضلات مولتیفیدوس کمری و عضله عرضی شکم می باشد. این عضلات، عضلات کوچکی هستند و یادگیری انقباض آنها برای بیمار مشکل است. با استفاده از بیوفیدبک بیمار یاد میگیرد که این عضلات را منقبض کند و درد خود را کاهش دهد.
ادامه مطلب
درمان افسردگی با تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم یا tDCS
در مطالعه ای 120 بیمار مبتلا به افسردگی مزمن همزمان با مصرف دارو، تحت درمان با تی دی سی اس قرار گرفتند. بعد از 6 هفته، بهبودی قابل توجهی در افرادی که هر دو درمان را دریافت کرده بودند مشاهده شد. مدت زمان درمان با تی دی سی اس 12 جلسه سی دقیقه ای بود. همچنین اثرات جانبی گزارش شده بسیار ملایم و شامل خارش، خراش و قرمزی پوست در نواحی تحریک و همچنین بالا رفتن خلق بود.
همچنین این نتایج نشان داد که تحریک مغز به تنهایی نیز می تواند برای بیمارانی که نمی توانند دارو مصرف کنند مفید باشد چرا که در گروهی که فقط با تی دی سی اس و بدون مصرف دارو درمان شده بودند نیز بهبودی علایم مشاهده شده بود.
ادامه مطلب
کاربرد tDCS در درمان اضطراب
درمان اضطراب های روانی در مراحل پیشرفته، به کمک دستگاه tDCS در کمترین زمان ارائه می گردد.
اضطراب، یکی از شایع ترین مشکلات روانشناختی است که معمولاً در کنار اکثر مشکلات روانی دیگر دیده می شود و یک حالت مکمل به آن ها می دهد.
اضطراب و سلول های آسیب دیده مغزی، به کمک دستگاه tDCS و تحریک فراجمجمه ای مغزی قابل احیا هستند و این تحریکات سبب می شوند که سلول های سالم مغزی به کمک سلول های آسیب دیده شتافته و با ایجاد اتصالات جدید، آن ها را درمان کنند.
دریافت درمان به کمک دستگاه tDCS یکی از بهترین درمان های روانشناختی می باشد که در عین زودبازده بودن، بی خطر نیز هست.
ادامه مطلب
تاثیر انجام کارهای یدی در افزایش توانمندی های مغز برگرفته شده از
پژوهشها نشان میدهد انجام کارهای یدی و استفاده از دستان در حین انجام کار سبب افزایش توانمندیهای مغز و کاهش اضطراب میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته محققان، مغز انسان بهگونهای تکامل پیداکرده که به ما در راستای استفاده از محیط پیرامون و جهانمان یاری کند. بهعنوان نمونه در قرن نوزدهم میلادی، پزشکان برای درمان زنان مضطرب و دارای تشویش، استفاده از میل بافتنی و بافتن لباسهای کاموایی را تجویز کرده و این درمان معمولاً مثمرثمر بود.
در این حالت، دستان بهطور مداوم و یکسان اقدام به انجام حرکاتی تکراری کرده و مغز میداند نتیجه این حرکات منظم، یک کلاه یا لباس پشمی است و درنتیجه سیستم اعصاب و مغز آرام میشود. به نظر میرسد که کار یدی و اینگونه فعالیتها موجب بروز خشنودی در مغز میشود.
«کلی لمبرت»، پژوهشگر ارشد از دانشگاه ریچموند، در این رابطه میگوید: «من این کار را میتوانم با عنوان داروهای رفتاری توصیف کنم. در این حالت، مغز ما براثر فعالیتهایی که انجام میدهیم و یا حرکات بدن ما واکنش نشان داده و تغییر میکند. این تغییرات مشابه تغییراتی است که توسط دارو در بدن ایجاد میشوند.»
وی در ادامه میافزاید: «نحوه انجام کارهای امروزی بهگونهای است که ما فقط روی صندلی نشستهایم و دکمهها را فشار میدهیم. این موضوع میتواند قابلیت کنترل محیطی را در انسان کاهش دهد.»
محققان توصیه میکنند تا آنجایی که میتوانید خود را درگیر کارهای دستی کرده و سعی کنید در خانه یا محل کار، از دستانتان برای انجام کارهای مختلف استفاده کنید. این موضوع روی شرایط مغزی شما تأثیر داشته و توانائیهایتان را زیادتر میکند.
ادامه مطلب
تشخیص زودهنگام اوتیسم با بررسی حس بویایی بیمار
مطالعات محققان نشان می دهد که پاسخ افراد مبتلا به اوتیسم به رایحه های مختلف، با افراد عادی متفاوت است.
به گزارش خبرگزاری مهر، معمولاً هنگام مواجهه با رایحه مطبوع مانند عطر گل، افراد نفس عمیق می کشند تا حجم زیادی از رایحه وارد سیستم تنفسی شود و برعکس، هنگامی که بوی نامطبوعی در فضا وجود دارد، جریان هوای وارد شده به سیستم تنفسی به اراده فرد محدود می شود.
مطالعات نشان می دهد که در افراد مبتلا به اوتیسم، هیچ تفاوتی میان بوی مطبوع و نامطبوع وجود ندارد و این افراد در هر دو حالت به یک میزان هوا وارد جریان تنفسی می کنند. محققان بر این باورند که با توجه به این پاسخ، به راحتی می توان اوتیسم را در مراحل اولیه تشخیص داد.
اوتیسم یک اختلال عصبی است که عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهد. این معلولیت رشدی معمولاً در سه سال اول زندگی به طور کامل آشکار می شود. معمولاً این سه سال اول، دوره طلایی قلمداد شده و چنانچه در این دوره مربیان و والدین کودک این عارضه را شناسایی کنند و در صورت درمان و رسیدگی می توان کودک را به مدرسه فرستاد و مهارت های زیادی را به او آموخت.
در حال حاضر هیچ آزمایش قابل اعتمادی برای تشخیص این اختلال وجود ندارد و با غربالگری رشد شاید بتوان برخی علایم را تشخیص داد.
ادامه مطلب
اضطراب و تنش سبب افزایش چربی دور کمر می شود
به گزارش گروه علمی ایرنا ، دکتر مارلین گلن ویل می گوید: زندگی مدرن شامل انواعی از وضعیت های تنش زا مانند، ترافیک، دیر رسیدن به وسایل نقلیه عمومی، از دست دادن قرار ملاقات ها، نگرانی های مالی، کاری و مسئولیت های خانوادگی است.
وی افزود:زمانی که ما تحت تنش قرار می گیریم، تقریبا بطور دائم هورمون آدرنالین در بدن ما ترشح می شود که تاثیری قوی داشته و می تواند سبب افزایش چربی دور کمر شود.
این در حالی است که اندازه بازوها و پاها ممکن است قابل قبول به نظر برسند اما محیط دور کمر به رغم رژیم غذایی و ورزش چاق می شود.
به گفته وی،افزایش محیط دور کمر می تواند خطر ابتلا به دیابت نوع دو، بیماری قلبی، سکته مغزی، فشار خون بالا و حتی سرطان به ویژه سرطان سینه را افزایش دهد.
دکتر گلونویل افزود:متاسفانه نوع این چربی نیز بسیار سر سخت است و رژیم عادی غذایی و ورزش شدید به ندرت می تواند کارا باشد.
وی خاطر نشان کرد:برای مقابله با افزایش محیط دور کمر باید تلاش کرد تا سطح قند خون و انرژی را با مصرف منظم غذا ثابت نگه داشت.
این متخصص تغذیه گفت:برای این منظور صبحانه، نهار و شام به همراه یک میان وعده در ظهر و یک میان وعده در بعدازظهر صرف کنید و سعی کنید ساعات میان صرف غذا بیشتر از سه ساعت نشود. همچنین سعی کنید بعد از ساعت 6 بعدازظهر دیگر کربوهیدرات مصرف نکنید.
این متخصص گفت:این نحوه غذا خوردن مانع افت قند خون می شود و بدن شما دیگر تمایلی به غذا خوردن سریع ندارد.
وی افزود: همچنین از آنجایی که قند خون ثابت می ماند بنابراین نوسانات خلقی نیز ایجاد نمی شود.
ادامه مطلب
آیا تلفنهای هوشمند فکر ما را تنبلتر میکنند؟
شماره تلفنها، آدرسها، جهتیابی، اینها اطلاعاتی است که افراد به کمک تلفنهای همراهشان به دست میآورند.اما آیا این کار ما را تنبلتر میکند؟ آیا ما تبدیل به سیبزمینیهای تنبلی شدهایم که فکر کردن را به ابزارهای جدید سپردهایم؟
شماره تلفنها، آدرسها، جهتیابی، اینها اطلاعاتی است که افراد به کمک تلفنهای همراهشان به دست میآورند.
اما آیا این کار ما را تنبلتر میکند؟ آیا ما تبدیل به سیبزمینیهای تنبلی شدهایم که فکر کردن را به ابزارهای جدید سپردهایم؟
هنوز برای قضاوت خیلی زود است اما پژوهش جدیدی در دانشگاه واترلو کانادا نشان میدهد که بین وابستگی به گوشیهای تلفن همراه و عمیق فکر نکردن درباره حل مشکلات ارتباط وجود دارد.
گوردون پنیکوک، همکار پژوهشگر در این پروژه و دانشجوی دکتری روانشناسی در دانشگاه واترلو میگوید «مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان با جستجو در گوگل راهحلی برای آنها یافت».
«مشکل وابستگی زیاد به اینترنت این است که تا وقتی درباره مشکلی بهصورت تحلیلی و منطقی فکر نکنید، نمیتوانید بفهمید که آیا به جواب درست رسیدهاید یا نه»
در واقع یافتههای مطالعه نمیگوید که گوشیهای هوشمند باعث میشوند افراد در فکر کردن تنبل شوند. نتایج نشان میدهد افرادی که بهصورت حسی و شهودی فکر میکنند (بیشتر بر اساس غریزه عمل میکنند تا اینکه به تحلیل مسائل بپردازند) بیشتر به گوشیهای خود وابسته هستند.
بر اساس گفته پنیکوک، افرادی که هوش بالایی دارند مشکلات خود را بهصورت منطقی تحلیل میکنند و بلافاصله بعد از اجرایی کردن فکر نیز خود به بررسی آن میپردازند. او و همکارش ناتانیل بار تستی را از ۶۶۰ نفر گرفتند. افرادی که هوش کمتری داشتند ابراز کردند که تعداد دفعات بیشتری برای یافتن اطلاعات به گوشیهای خود مراجعه میکنند.
این دو تأکید کردند که پژوهش آنها تنها یک گام اولیه است. در واقع آنها در پی آن بودند که ابتدا این همبستگی را نشان دهند تا بعد بتوانند برمبنای آن تحقیقات بیشتری درمورد چگونگی تأثیرگذاری تلفنهای هوشمند بر مغز انجام دهند.
اریک کاندل، برنده جایزه نوبل و عصب-روانشناس در دانشگاه کلمبیا، فکر میکند هنوز خیلی زود است که بفهمیم وابستگی به گوشیهای هوشمند بر مهارتهای تفکر انتقادی و تحلیلی تأثیر دارد یا نه.
او میگوید این گوشیها «احتمالاً انجام دادن همزمان چند فعالیت را آسانتر میکند و دانشی را که در دسترس ماست وسعت میبخشد» اما درعینحال میتواند «ذخیره حافظه بلندمدت و توانایی حفظ اطلاعات در طولانیمدت را تحت تأثیر قرار دهد».
او معتقد است «برای رد یا پذیرش چنین برداشتهایی نیازمند شواهد آزمایشی و تجربی هستیم».
این روزها گوشیهای هوشمند بهاندازهای فراگیر شدهاند که بهسختی میتوان باور کرد عمر آنها به کمتر از یک دهه میرسد. شبکه جهانی وب نیز تنها ۲۵ سال عمر دارد.
بار میگوید «اگر بیشازحد به منابع اطلاعاتی بیرونی وابسته شویم، طوری که دیگر کمتر خودمان چیزی را یاد بگیریم یا بهطور انتقادی و تحلیلی فکر کنیم، ضرر خواهیم کرد». «اما ازآنجاکه گوشیهای هوشمند بسیار جدید هستند، هنوز اطلاعات کاملی در این زمینه نداریم».
نیکولاس کار، نویسنده چندین کتاب درباره اینکه اینترنت چگونه شیوه فکر کردن ما را تغییر میدهد میگوید «آنچه بهواسطه گوشیهای هوشمند ایجاد شده است، فضایی است مملو از وقفه و پرت شدن مداوم حواس».
وی میگوید «تنها وقتی حواستان جمع است و دقت دارید (وقتی بر روی یک بحث یا سیر اندیشهتان تمرکز دارید) است که میتوانید در عمیقترین حالتهای تفکر فرو روید». «اگر مدام حواس شما در حال پرت شدن باشد نمیتوانید به تفکر ادراکی و مفهومی و یا تفکر انتقادی بپردازید».
او میگوید مسئله این است که ما در روند تکاملی خود همواره تمایل به دریافت اطلاعات جدید داشتهایم که در ارزیابی تهدیدها و یافتن غذا در دوره غارنشینی مفید بوده است. مغز ما کشفیات جدید را با دوپامین پاداش میدهد. امروزه با استفاده از فیسبوک، گوگل و امثال اینها میتوانیم بهطور مداوم این میل شدید اولیه را برطرف کنیم.
آیا این ابزار جدید کاملاً بد هستند؟ گوشیهای هوشمند زندگی را بهمراتب راحتتر میکنند و حتی شاید قادرند به شیوههایی که هنوز بررسی نکردهایم برای مغز سودمند باشند. ممکن است بهاینترتیب باشد که برخی راههای استفاده از اینترنت ما را باهوشتر کند و شیوههای دیگر اثری معکوس داشته باشند. پنیکوک میگوید بهعنوان یک جامعه لازم است بپرسیم که «در چه حیطههایی لازم است که تفکر درونی خود را حفظ کنیم به جای اینکه از منابع بیرونی استفاده کنیم؟»
ادامه مطلب
افسردگی و اسکیزوفرنی در کمین افراد سیگاری برگرفته شده از
تایج تحقیقات نشان میدهد، افراد سیگاری بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی و اسکیزوفرنی نسبت به سایرین هستند.
به گزارش ایسنا به نقل از سی ان ان، محققان همیشه در جستجوی روشهای موثر ترک سیگار هستند و توجه به بیماریهای روانی و تاثیر آنها میتواند عاملی در ترک سیگار باشد.
گروهی از محققان به سرپرستی دانشگاه بریستول در انگلستان اظهار کردند: سیگارکشیدن بر سلامت روان تاثیر منفی دارد.
محققان در این تحقیق به جای اینکه بررسی کنند که آیا افراد سیگاری به صورت ژنتیکی مستعد ابتلا به افسردگی یا اسکیزوفرنی هستند، روابط علت و معلولی مرتبط با استعمال سیگار را تجزیه و تحلیل کردند.
رابین ووتتون، محقق ارشد این تحقیق اظهار کرد: معمولا افراد مبتلا به بیماریهای روانی در روشهای موثر در کاهش مصرف سیگار در نظر گرفته نمیشوند و همین موضوع منجر به نابرابریهای سلامتی افراد در این زمینه میشود.
دانشمندان با استفاده از رویکردی به نام روش تخصیص تصادفی مندلی (Mendelian randomization) اطلاعات مرتبط با 462 هزار و 690 اروپایی را بررسی کردند.
این طرح، شامل شناسایی تغییرات ژنتیکی مرتبط با افسردگی یا اسکیزوفرنی بود و سپس آزمایش تغییرات در برابر قرارگرفتن در معرض سیگارکشیدن برای گروهی از افراد مورد بررسی قرار گرفت.
محققان دریافتند، در حالی که استعمال سیگار خطر ابتلا به افسردگی و اسکیزوفرنی را افزایش میدهد، افراد مبتلا به افسردگی و اسکیزوفرنی نیز به احتمال زیاد، بیشتر سیگار میکشند.
تخمین زده میشود که مبتلایان به بیماری روانی، دو تا چهار برابر سایرین سیگار میکشند.
در مطالعه دیگری محققان اظهار کردند: سیگار کشیدن خطر اختلال دوقطبی را نیز افزایش میدهد.
محققان همچنین افزودند: منطقی نیست که استعمال سیگار به طور مستقیم بر روی مغز تاثیر داشته باشد و خطر اسکیزوفرنی را افزایش دهد، اما به احتمال زیاد، تاثیر سیگارکشیدن مادران در دوران بارداری میتواند به عنوان عامل خطری در افزایش ابتلا به اسکیزوفرنی باشد. البته این موضوع می تواند خطر ابتلا به سیگارکشیدن در کودکان را نیز افزایش دهد.
بر اساس گزارشی، در سراسر جهان، افراد مبتلا به بیماری روانی 20 سال زودتر از دیگر افراد به کام مرگ میروند.
نتایج این تحقیق در مجله Psychological Medicine منتشر شده است.
ادامه مطلب
خوشبینی، راز طول عمر بیشتر
نتایج یک مطالعه جدید نشان داد افرادی که نیمه پر لیوان را میبینند، بیشتر عمر میکنند.
به گزارش ایرنا به نقل از «گاردین»، نتایج مطالعات محققان نشان داد که شانس رسیدن به سن ۸۵ سالگی یا بالاتر در افراد خوشبین بیشتر است.
این نخستین بار نیست که به فواید خوشبینی برای سلامتی اشاره میشود. یافتههای مطالعات پیشین نشان داده بود که نرخ بروز بیماریهای قلبی و مرگ زودرس در افراد مثبت اندیش پایینتر است. حال پژوهشگران میگویند که چنین رویکردی در زندگی باعث افزایش طول عمر افراد نیز میشود.
نتایج مطالعات اخیر آنها نشان داد که زنان و مردان خوشبین به ترتیب به طور متوسط ۱۵ و ۱۱ درصد بیشتر از همجنسان منفیگرای خود عمر میکنند.
محققان معتقدند که با پرورش ارزشهای اجتماعی - روانی چون خوشبینی میتوان زندگی سالم همراه با طول عمر را ارتقاء داد.
جزئیات این مطالعه در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شده است.
ادامه مطلب